۸۰ اصطلاح پرکاربرد درباره غذا در زبان انگلیسی با ترجمه
۸۰ اصطلاح پرکاربرد درباره غذا در زبان انگلیسی با ترجمه
در این لیست، ۸۰ اصطلاح انگلیسی مرتبط با غذا همراه با معنی فارسی آورده شده است. این اصطلاحات در آموزش آنلاین زبان و آموزش آنلاین مکالمه بسیار کاربرد دارند و میتوانند به زبانآموزان کمک کنند تا مکالمات طبیعیتری داشته باشند.
۱. اصطلاحات عمومی درباره غذا
Bon appétit! – نوش جان!
Eat like a bird – خیلی کم غذا خوردن
Eat like a horse – خیلی زیاد غذا خوردن
Have a sweet tooth – عاشق شیرینیجات بودن
Spill the beans – لو دادن راز
Bite the bullet – مجبور شدن به انجام کاری سخت
Finger-licking good – خیلی خوشمزه (انگشتات رو هم میخوری!)
Too many cooks spoil the broth – آشپز که دو تا شد، غذا خراب میشود!
A piece of cake – خیلی آسان (مثل آب خوردن)
Cool as a cucumber – خیلی خونسرد و آرام بودن
۲. اصطلاحات مربوط به پخت و پز
Boil down to something – خلاصه شدن در چیزی
Cook up a storm – خیلی حرفهای آشپزی کردن
Bring home the bacon – پول درآوردن برای خانواده
Cry over spilled milk – افسوس چیزی را خوردن که دیگر قابلبرگشت نیست
Make a meal out of something – یک کار ساده را سخت کردن
Put all your eggs in one basket – همه امید خود را روی یک چیز گذاشتن
Eat your words – مجبور شدن حرف خود را پس بگیری
Out to lunch – حواسپرت بودن
Spice things up – هیجانانگیز کردن چیزی
Go bananas – خیلی هیجانزده شدن
۳. اصطلاحات درباره نوشیدنیها
Not my cup of tea – چیزی که مورد علاقه کسی نیست
Full of beans – پرانرژی بودن
Stew in one’s own juice – تاوان کار خود را دادن
Milk it for all it’s worth – از چیزی نهایت استفاده را بردن
Drink like a fish – زیاد نوشیدن
In a pickle – در موقعیت سخت قرار داشتن
Like two peas in a pod – خیلی شبیه هم بودن
Salt of the earth – فردی قابل اعتماد و خوب
Sell like hotcakes – خیلی سریع فروخته شدن
That’s the way the cookie crumbles – اینجوریه که زندگی پیش میره!
۴. اصطلاحات مربوط به انواع غذاها
The proof is in the pudding – نتیجه مهم است نه حرف
Take something with a pinch of salt – با شک و تردید به چیزی نگاه کردن
Butter someone up – چاپلوسی کردن
As flat as a pancake – خیلی صاف بودن
As cool as a cucumber – خیلی آرام و خونسرد بودن
Cheesy – خیلی احساسی و غیرواقعی بودن
Hard nut to crack – فرد یا چیزی که درک آن سخت است
Tough cookie – فردی قوی و سرسخت
Apple of my eye – نور چشم
Bad apple – فردی که بقیه را هم فاسد میکند
۵. اصطلاحات درباره رستوران و سفارش غذا
On the back burner – به تعویق انداختن کاری
Burnt to a crisp – بیش از حد پخته یا سوخته
Grill someone – سوالپیچ کردن کسی
Keep your eyes peeled – هشیار بودن
Put a fork in it – تمام کردن چیزی
Dine and dash – غذا خوردن و بدون پرداخت پول فرار کردن
Eat humble pie – به اشتباه خود اعتراف کردن
Soup up – ارتقا دادن یا بهتر کردن چیزی
Eat up! – غذاتو کامل بخور!
Full plate – برنامه شلوغ داشتن
۶. اصطلاحات درباره مواد غذایی
Egghead – فردی خیلی باهوش
Big cheese – فردی مهم و تأثیرگذار
Small potatoes – چیز کماهمیت
Carrot and stick – روش تشویق و تنبیه
Couch potato – فردی که فقط روی مبل مینشیند و تلویزیون تماشا میکند
Go nuts – خیلی هیجانزده یا عصبانی شدن
The breadwinner – نانآور خانواده
Melt in your mouth – بسیار نرم و خوشمزه بودن
Icing on the cake – چیز خوب اضافهشده به چیزی عالی
Have bigger fish to fry – کارهای مهمتری داشتن
۷. اصطلاحات درباره رفتار در غذا خوردن
Wolf down – خیلی سریع غذا خوردن
Pig out – بیش از حد غذا خوردن
Chew the fat – گپ زدن دوستانه
Eat like a pig – بد غذا خوردن
Stuff one’s face – زیاد غذا خوردن
Bite off more than you can chew – بیش از حد توان خود مسئولیت قبول کردن
Swallow one’s pride – غرور خود را کنار گذاشتن
Jump on the gravy train – از موقعیت سودآور استفاده کردن
Bread and butter – منبع اصلی درآمد
Slice of the pie – سهمی از چیزی داشتن
۸. اصطلاحات متفرقه مرتبط با غذا
Apple of discord – موضوعی که باعث اختلاف میشود
Sell someone a lemon – چیزی بیکیفیت به کسی فروختن
Lemon law – قانونی که از مصرفکننده حمایت میکند
Cry over spilt milk – ناراحت شدن برای چیزی که دیگر قابلبرگشت نیست
Know which side your bread is buttered on – دانستن اینکه چه چیزی به نفع شماست
Have your cake and eat it too – دو چیز متناقض را همزمان خواستن
Eat someone alive – از نظر کلامی یا احساسی کسی را نابود کردن
Put meat on the bones – جزئیات بیشتری به چیزی اضافه کردن
A watched pot never boils – وقتی خیلی منتظر چیزی هستید، به نظر دیرتر اتفاق میافتد
Hand in the cookie jar – دزدکی کاری انجام دادن
جمعبندی
این اصطلاحات بخشی از زبان روزمره انگلیسی هستند و در آموزش آنلاین زبان انگلیسی و آموزش آنلاین مکالمه بسیار مفید خواهند بود. استفاده از این عبارات در مکالمات روزمره باعث میشود زبانآموزان حرفهایتر صحبت کنند و درک بهتری از اصطلاحات بومی داشته باشند.
آکادمی تخصصی iZaban
شماره تماس 22511456-021
WWW.iZaban.org